هدف از این تحقیق مدل ها و دیدگاه های سازگاری روانشناختی می باشد.

 

 


 

سازگاري را فرايند پيوسته اي تعريف کرده اند که در آن، تجارب يادگيري اجتماعي شخص، باعث  ايجاد نيازهاي رواني او مي گردد و نيز امکان کسب توانايي و مهارت هايي را فراهم مي سازد که از آن طريق مي توان به ارضاي نيازها پرداخت  (گوداشتاين و لانيون، 1995).

 

 

ديدگاه زيستي- رواني- اجتماعي
اين مدل به صورت تلويحي، مدلي از سلامتي را ارائه مي دهد که شامل حالت ذهني، توانايي انجام نقش هاي ارزشمند اجتماعي، رضايت از وضعيت جسمي و بدني و مجموعه اي از متغيرهايي مي شود که اغلب به عنوان «کيفيت زندگي» مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته اند. در نظام پياژه، سازش، تعادل بين درون سازي و برون سازي است. مي توان سازش را ساختن مجموعه اي از روابط دانست که انسان خود را بين آن ها قرار مي دهد. چنين وضعيتي در نتيجه ي مجموعه واکنش هايي که فرد به وسيله ي آن ها رفتار خود را تغيير مي دهد تا بتواند به گونه اي موزون بر شرايط محيطي معين يا تجربه اي جديد پاسخ دهد. همان طور که به نظر مي رسد مفهوم «سازش زيستي» معنايي نسبتاً دقيق داشته باشد، ولي وقتي جنبه هاي رواني- اجتماعي سازگاري آدمي مطرح مي شود مسأله بسيار پيچيده مي گردد، چرا که اين سازگاري شخصاً به خاطر حيات صورت نمي گيرد. از نقطه نظر رواني – اجتماعي سازگاري به خودي خود به طور انتزاعي وجود ندارد. فرد با چيزي، با موقعيتي و با يک محيط اجتماعي به طبع نظام هاي مرجع خود سازش يافته است که در ضوابط و معيار هاي آن و آستانه خودداري از سازش را شخص مي کند، بنابراين بدون توجه به جنبه هاي رواني- اجتماعي مشکل است که بتوان حد و مرز اين مفهوم را براي انسان مشخص کرد (به نقل از ديلمي، 1380).

 

 

 

ديدگاه تحليل رواني
از ديدگاه تحليل رواني به فردي سازگار گفته مي شود که واحد «من» قوي و سالم باشد يا بتواند ميان دو پايگاه ديگر شخصيت يعني «من و فرامن» تعادل و هماهنگي ايجاد کند تا اينها بتوانند به وظايف خود به خوبي عمل نمايند. در اين ديدگاه، شخصيت آدمي همانند يک نظام پوياي انرژي تصور مي شود که در يک تقسيم بندي از سه قسمت تشکيل شده است. هر يک از اين سه نظام، نيروهاي رواني مشخص دارند که دائم با يکديگر در درون سيستم کلي شخصيت در حال فعل و انفعال مي باشند که مبتني بر تعارض پايگاه هاي مربوطه مي باشند و بنابراين ديدگاه رفتار و حالات آدمي از جمله رفتارهاي سازگار نتيجه عملکرد اين نيروهاي دروني است. از اين ديدگاه ريشه و عمل همه ناسازگاري ها در تجربيات کودکي و در رابطه با چگونگي گذراندن مراحل تحول جستجو مي شود. در اين راستا ناسازگاري که به دليل وجود تعامل بين تکانه هايي که در جستجوي تخليه و رهايي هستند از يک طرف ديگر به وجود مي آيد. وقتي که تکانه ها نتوانستند در هشياري تحمل شوند و فرد نتواند به طور مؤثري در برابر آنان دفاع کند، «من» راه ديگري ندارد جز اينکه نشانه هاي سازگاري ايجاد نمايد که در اين صورت هدف رفتار ناسازگار کاهش تنش يا تعارض است (به نقل از ديلمي، 1380).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

تعریف نظری سازگاری روانشناختی

تعریف عملیاتی سازگاری روانشناختی

سازگاري روانشناختي
ملاک و معيار سازگاري
برخي از خصوصيات انسان سازگار به شرح زير است:
مهارت هاي سازگاري عبارتند از:
عوامل مؤثر در سازگاري
متغيرهايي که در سازگاري مؤثر هستند:
مکانيزم هاي سازگاري در زندگي خانوادگي
ديدگاه ها در مورد سازگاري
ديدگاه زيستي- رواني- اجتماعي
ديدگاه تحليل رواني
ديدگاه يادگيري اجتماعي
رويکردهاي يادگيري اجتماعي
ديدگاه علوم رفتاري
ديدگاه مراجع محوري
ديدگاه انسان گرايي

يشينه تحقيقاتي 
پيشينه داخلی
پيشينه خارجی 

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی