چارچوب نظری و پیشینه پژوهش خودشناسی عنوان نوشتار برای فصل دوم پایان نامه می باشد.

 

 

 

 درباره‌ خود نظرات‌ زيادي‌ وجود دارد كه ‌مي‌توان‌ کلیت آن‌ را به‌عنوان‌ روان شناسي‌ خود قلمداد نمود. قربانی وهمکاران (2003؛ به نقل ازمشهدی و طهماسب، 1385) خودشناسی را نوعی فرآیند روان‌شناختی پویا، سازش یافته وانسجام بخش می‌دانند که ماهیتی زمانی دارد. درپژوهش های اولیه این سازه به دو وجه تجربه‌ای وتاملی تقسیم می‌شد.

 

 

خودشناسی تجربه‌ای، پردازش پذیرنده اطلاعات مرتبط باخود است که برحسب تغییرات لحظه‌به‌لحظه وپویای آن درزمان حال صورت می‌پذیرد. خودشناسی تجربه‌ای دروندادی بلافصل ازتجارب فردی فراهم می‌آورد که برای مقابله با چالش ها ودست یابی به اهداف پیش روی، الزامی است وهمچنین ازصورخودکار وبی اختیار پاسخدهی جلوگیری می‌کند. ازسویی دیگر، خودشناسی تاملی عبارت است از پردازش شناختی اطلاعات مربوط به خود که مرتبط با گذشته است. درخودشناسی تاملی، فرد ازطریق کنش‌های شناختی عالی وپیچیده تر به تحلیل تجارب فردی می پردازد و از این رهگذر به طرح‌های ذهنی پیچیده‌تری دست می‌یابد که سازش یافتگی او را تسهیل می‌کنند.